دیکشنری
داستان آبیدیک
feed door
fid dɔɹ
فارسی
1
عمومی
::
دری كه ازان سوخت دركوره میریزند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FEEBLE
FEEBLE MINDED
FEEBLE MINDEDNESS
FEEBLEMINDED
FEEBLEMINDEDNESS
FEEBLENESS
FEEBLISH
FEEBLY
FEED
FEED A COLD AND STARVE A FEVER
FEED A LINE
FEED BACK
FEED BACK INTO
FEED BACK TO
FEED BACK VALUE
FEED DOOR
FEED FACE
FEED FORWARD NEURAL NETWORKS
FEED HOLE
FEED HOPPER
FEED INTO
FEED MOTION
FEED OFF
FEED ON
FEED ONE'S FACE
FEED PIPE
FEED PITCH
FEED REEL
FEED ROLLER
FEED SECTION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید